پرستاران بد اخلاق نیستند؛ کمبود نیرو و فشار کار صبر آنها را کم میکند
مند: پرستاری یک هنر است و یک پرستار باید هنرمندانه ارتباطش را با بیمار خود برقرار کند که در این صورت ارتباطی مطلوب جهت مراقبت و درمان بیمار با بیماران برقرار میشود.
پای گفتوگو با فاطمه بحرینی، پرستار بازنشسته درمانگاه شهید مظفری شهر کاکی نشستیم تا گوشهای از خاطرات خود و احوال خود در این روزها برای ما بگوید اما اجازه نداد از او عکس بگیریم و ما هم به پاس احترامی که به این بانوی پرستار داشتیم اصرار نکردیم.
فاطمه بحرینی هستم در شهر آبادان متولد شدم، و تا پایان تحصیلات در مقطع دیپلم آنجا بودم اما با شروع جنگ، روزیکه شهر بمباران شد، بعد از بمباران و اصابت ترکش به پهلویم، جهت مداوا به شهر اهواز به منزل برادرم رفتیم و بعد از آن مدتی که آنجا اقامت داشتیم من به تنهایی به شهر کاکی مهاجرت کردم و در منزل داییام مستقر شدم و بعد از آن از پدرم خواستم آنها هم به آنجا بیاییند تا باهم زندگی کنیم.
چه عاملی باعث شد پرستاری را انتخاب کنید؟
بعد از مدتی که در شهر کاکی ماندیم و ارتباط گرمی که پدرم با مردم آنجا داشت، راحت توانستیم با مردم آنجا اخت شویم و من برای تدریس در نهضت اقدام کردم و به مدت سه ماه تدریس میکردم اما به اصرار بخشدار آن زمان، درست اسمش یادم نیست فکر کنم آقای حسینی بود، اصرار کرد برای دوره بهداری ثبتنام کنم که با کمک او در سال ۶۱ دوره بهیاری در دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر به مدت شش ماه گذراندم و بعد از اتمام دوره در مرکز بهداشت شهر کاکی مشغول به کار شدم و تا سال ۹۳ آنجا خدمت کردم.
در چه سالی فرمانده پایگاه مقاومت بسیج را برعهده گرفتید؟ چطور شد با مشغله بسیاری که داشتید این کار را قبول کردید؟
از سال ۷۶ تا ۸۳ به عنوان فرمانده پایگاه الزهرا(س) حوزه خدیجه کبری(س) شهرستان دشتی برعهده گرفتم و به دلیل علاقه فراوانی که به این کار داشتم همه سختیهای کار را برایم آسان میکرد و همچنین همراهی خانواده باعث قوت بخشیدن به کارم میشد، اکثرا عصرها که که از کار برمیگشتم به تک تک خانهها سر میزدم و آنهاییکه علاقمند بودند به عضویت بسیج در میآوردم و در مسجد برایشان کلاس قرآن برگزار میکردم و جذب بسیار بالایی داشتیم .
چرا بیشتر افراد عقیده دارند پرستاران بد اخلاقند؟ و شما جز این افراد بودید؟
در همه قشرها خوشاخلاق و بداخلاق وجود دارد و نمیتوان کلی گفت اما به دید مردم بیشتر پرستاران بد اخلاقند شاید به دلیل شرایط سخت کاری و فشار کارهای بسیار یک پرستار، یا اینکه طبیعتا خودشان چنین اخلاقی داشته باشند زیرا طبق تعهداتی که دارند باید با بیماران خوش اخلاق باشند و اثر گذاری اخلاق پرستار بری بیماری بیمار بسیار زیاد است و میتواند دوران درمان را کمتر کند، اما در این زمینه هم باید از افراط پرهیز کرد چون باعث ایجاد مشکل برای خود پرستاران میشود و تفریط در این زمینه هم درست نیست، پس به این نتیجه میرسیم که پرستاران باید رعایت اعتدال در امر داشته باشند تا نه به خود آسیبی برسانند و نه اینکه بیماران را ناراضی کنند.
رابطه پرستاری با خدمتگزاری به مردم چیست؟
مهمترین ویژگی در شغل پرستاری وجدان کاری است؛ بهگونهای که نباید سختیها و مشکلات بیرون را در امور پرستاری دخیل کرد و در این راستا بنده همیشه سعی کردهام این وجدان کاری را حفظ کرده و همواره سعی کردهام تا بیماران را جزئی از اعضای خانواده خود تلقی کرده و از هیچ تلاشی در بهبودی بیمار فروگذار نباشم.
پرستاری یعنی خدمتگزاری به مردم و رابطه دیگری را نمیتوان در این شغل پیدا کرد؛ بهگونهای که همیشه و در همهجا پرستاران خدمتگزار مردم هستند و همچنین عامل مؤثر در ارتباط بیمار با پرستار صبر و شکیبایی است؛ چراکه پرستاری ازنظر بنده یک هنر است و یک پرستار باید هنرمندانه ارتباطش را با بیمار خود برقرار کند که در این صورت ارتباطی مطلوب جهت مراقبت و درمان بیمار با بیماران برقرار میشود.
آیا الان که بازنشست شدهاید باز هم به مردم خدمات ارائه میدهید؟ مثلا آمپول زدن یا مشاوره ؟
سعی میکنم به افراد در زمینههای بهداشتی و درمانی مشاوره بدهم اما سعی میکنم امورات اصلی را به درمانگاهها واگذار کنم؛ چند روز پیش یکی از همسایهها آمد و گفت آمپول پنی سیلین دارم، میتوانید بزنید؟ و من از زدن امتناع کردم و همسایه با نارضایتی از منزل ما رفت، و بعد از چند روز که او را در بازار دیدم، گفت بهتر شد آمپول نزنید چون رفتم درمانگاه و بدون اینکه اجازه دهم تست کنند این آمپول که تزریق کردند حالم بد شد و فقط خدا کمک کرد که توانستم سلامتیام را بازیابم.
یک خاطره برایمان تعریف کنید؟
من دیگه پیر شدم و خاطرهای یادم نیست اما چند وقت پیش که برای انجام آزمایشات به درمانگاه رفته بودم یکی از خانمها که مرا دید گفت، اه شما هم بالاخره مریض شدید و مثل ما به اینجا مراجعه کردید؛ عکس العمل این خانم برایم جالب بود انگار انتظار نداشت پرستارا هم مریض میشوند و نیاز به مداوا دارند.
وضعیت درمانی این زمان با زمان شما چطور ارزیابی میکنید؟
مسلما وضعیت درمانی خیلی بهتر از سابق شده و در گذشته ما مجبور بودیم همه کار را خودمان انجام دهیم و چون تعداد پرستاران معدود بود کار ما بسیار زیاد بود و همین کار زیاد باعث شده بود مراقب باشیم کار با نظم و جدیت انجام شود و همین جدی بودن من در کار باعث شده بود برخی فکر کنند من بد اخلاق هستم، اما اینطور نبود فشار کار زیاد و دقت در کار امری مهم برای ما پرستاران بود چون جان یک فرد در دست ما بود و امکان داشت با یک بی دقتی کوچک، جان انسانی به خطر بیافتد و در حال حاضر که وضعیت آموزشی بهتر شده است باید نیروی پرستار بسیاری در اختیار بیمارستانها قرار داده شود تا فشار کار بسیار باعث نشود نتوانند رفتار درست با بیماران داشته باشند.
حرف پایانی شما چیست؟
تشکر میکنم از شما که با حضور خودتان باعث خوشحالی بنده شدید، گاهی وقتها به دلیل بیکاری احساس ضعف و ناتوانی میکنم، کاش دولت برنامهای برای ما بازنشستهها داشته باشد، درسته انسان باید خودش برای زندگی سالمندی، برنامه داشته باشد اما اگر یک برنامه منسجمتر باشد بهتر میتواند نیاز ما را برطرف کند، بهترین روزی که همیشه آرزویش برای من امیدوارکننده است، روزی است که تخت بیمارستانها خالی از بیمار باشد و اگر بیماری هم وجود دارد، آن بیمار بدحال نباشد؛ چنانچه بنده از این شغل راضی و خوشحال هستم در این شغل مشغول به فعالیت هستم و امیدوارم خداوند همه بیماران را شفا دهد.
منبع: خبرگزاری علم و فناوری استان بوشهر

- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه اطلاع رسانی مند منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.